انتخابات مجلس شورای اسلامی  میاندواب در گذر زمان

مطالب این مقاله در حد بضاعت نگارنده در چند بخش به نظر خوانندگان ارجمند خواهد رسید امید است گامی هر چند کوچک در جهت روشنگری مسایل توسعه سیاسیو اجتماعی شهروندان داشته باشد در این مقاله سعی بر آن است که اتفاقات و شعارها و وعده های انتخاباتی و چالش های عدم توسعه و همچنین دلیل عدم موفقیت نمایندگان بررسی و نقد شود ضمناقصد جانبداری یا تحقیر و یا تخریب هیچ شخص یا جریان و گروه سیاسی مورد نظر نگارنده نمی باشد.

این مقاله که حاصل تحقیقات و بررسی طولانی مدت اینجانب می باشد به بحث توسعه و مدیریت توسعه ی شهری و همچنین بررسی عملکرد نمایندگان ادوار گذشته و حال می باشد ابتدا با عنایت به اینکه یکی از شاخص های توسعه بحث نیروی انسانی می باشد .قطعا ضروری است که در سازماندهی این نیرو یک نظام قانونمند را داشته باشیم که لازمه ی آن توجه به پارامترهای است که از اصل اساسی ساماندهی بوده که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.که مهمترین آن ها عبارتند از برابری مسؤل بودن افراد یک جامعه در مقابل قانون. با توجه به این که کلیدی ترین عنصر در توسعه ی جامعه مردم آن جامعه است بایداز فرهنگ آگاهی واز مهارت های لازم بر خوردار باشند در این میان کاندیداها هم جزءافراد جامعه هستند هر شخصی می تواند کاندیدای نمایندگی باشد اما باید دارای پتانسیل و شرایط کافی را دارا باشد مشکل عمده ی شهر ما در جهت عدم توسعه نبود شرایط کافی در کاندیداها و احیانادر نمایندگان می باشد چه نمایندگان ادوار گذشته و چه نمایندگان فعلی دومین عامل عدم توسعه شهر میاندوآب وجود اختلاف در بین مسؤلان و نمایندگان می باشد اگر می خواهیم شهری آباد و بالنده داشته باشیم باید در موضوع مشارکت مدنی نقش همدیگر را قبول کنیم .مهمترین مشکل شهر ما عدم هماهنگی بین نخبگان و مسؤلان و نمایندگان و حتی مردم عادی می باشد. متاسفانه در این وادی هرکس بر اسب مراد خویش می تازد و قصد سبقت گرفتن از رقبا را دارد عامل مهم دیگر در عدم رشد و توسعه شهر و عقب ماندگی از قافله ی آبادانی  ایجاد تنش ساختگی کاندیدا های قبلی و حتی نمایندگان فعلی  و قبلی می باشد چرا که در سال های دور  یادمان نرفته که نمایندگان وقت  با ایجاد درگیری  مصنوعی با مسؤلان سیاسی و مذهبی  مردم را دو قطبی می کردند و بذر اختلاف را در بین مردم کاشتند تا به مدت طولانی در مسند قدرت باقی بمانند درست زمانی که کشور در حال توسعه بود و امکانات فراهم متاسفانه در شهر ما دو قطبی و اختلاف حاکم بود اکثر دلسوزان می دانستند  این اختلافات مصنوعی است اما مردم عادی غافل بودند  و نماینده وقت هم  فرصت را غنیمت شمرده  به جای توسعه شهر به فکر دوستان و همفکرانش بود. آیا کسی هست که مسؤلیت سالهای طلایی را که می توانست موجب رشد و بالندگی شهر شود صرف  اختلاف  و دعوای ساختگی بود را بر عهده بگیرد  راستی  از خودتان پرسیده اید که آن افراد معدود الآن درکجا زندگی می کنند  حاضرند از مردم عذر خواهی کنند هر چند فایده ای ندارد. علل دیگر عدم توسعه تخریب و حذف چهره های برتر علمی و سیاسی می باشد اکثر نمایندگان ادوار گذشته  افراد کم سواد  بودند که بعد از نماینده شدن  به دنبال گرفتن مدرک تحصیلی بودند  تا رسیدگی به وضع نابسامان شهر عامل دیگر خودمان هستیم  چرا که  زمانی کسی را آنقدر  بزرگ می کنیم  تا حد پرستش  به اوج می رسانیم  و گاها به جانش هم قسم یاد می کنیم  زمانی بعد او را ساقط می کنیم. می گویند کسانی که از گذشته تلخ دیگران عبرت نگیرد خود در آینده مایه ی عبرت دیگران می شود. راستی ما چرا در فکر آینده فرزندان خود نیستیم چرا همه چیز را یک طرفه می بینینم. به هر حال بعد از چند دوره کلاهبرداری سیاسی یک جریان خاصی با شگرد خاصی کاندیدای را به مردم معرفی کرد با شعارهای تند اتشین  و جذاب  و با حذف و تخریب  و دادن وعده های فراوان  با ایجاد خفگان شدید سیاسی و امنیتی کردن صحنه سیاسی شهر  وارد مجلس شورای اسلامی شد کاری نداریم که با مدرک زیر لیسانس وارد شد و با مدک دکتری از مجلس خارج شد یادمان هست که در اوایل با ایجاد شایعه ای مبنی بر اینکه فلانی ( زد تو گوش  .....) دهن به دهن در بین مردم چرخید عده ای هورا کشیدند و گفتند گم شده خود را پیدا کرده ایم اما ...خلاصه عده ای پایه شدند و برخی پیرو  سکان امور اجرایی و عمرانی و سیاسی شهر را چندین سال  در دست گرفت در همه کار مردم داخالت می کرد و هرکسی  می خواست  کاری انجام دهد  باید از جناب ایشان اجازه می گرفت حالا بماند که در هر دوره ای نمایندگان این شهر با هم اختلاف داشتند که این هم یکی از معضلات اصلی این دیار غریب بوده و هست . این سرور نه چندان گرامی  مدت بسیار طولانی  در زمانی که شهر های اطراف ما در مسیر توسعه بودند اختلافات جدیدی بر اختلافات قبلی این شهر افزوده شد. هر چند آمارهای کذایی  از قبیل توسعه ی علمی دانشگاهی  جاده سازی و افتتاح گاوداری  ...... و در بین مردم می چرخید اما در واقع این ها بخشی از توسعه اند نه خود توسعه:در توسعه شهر خبری از زیر ساختها نبود  تغیرات پی در پی مدیران .انتقام. حذف و تهدید از شاخص های مهم این دوره بود.در دوره های میانی عالی جناب با وعده های جدید الحداث شور دیگری در شهر بر پا نمود این دوره مقارن بود با افزایش طرح های ملی در سطح کشور از جمله ی مهمترین آنهاجاده سر چم ایستگاه راه آهن  که کلاا ربطی به نماینده نداشت اما به هر حال با وعده های دهن پرکن  و تو خالی مبنی بر این که جاده سرچم باعث رونق و توسعه ی اقتصادی خواهد شد و افتتاح ایستگاه راه آهن از جمله ی بارز اقدامات آقای نماینده می باشد مردم را کلافه کرده بود تا این که نوبت به کلنگ زنی طرح پتروشیمی میا ندوآب رسید طرحی که بعد از چند سال هنوز خبری از آن را نشنیده ایم هر چند پترو شیمی مهاباد سالهاست در حال بهره برداری می باشد. راستی چرا اینگونه باید باشد؟ چقدر باید فریب بخوریم مگر ما چند سال عمر خواهیم کرد که آن هم صرف فریبکاری برخی افراد بشود.چرا به حقوق خود واقف نیستیم؟ چرا از حق خود دفاع نمی کنیم ؟ چرا مسؤلیت خود را در قبال آیندگان فراموش کرده ایم ؟ چقدر باید در خواب باشیم  بلاخره نوبت به قضیه فرمانداری ویژه رسید که در آ ن زمان خیلی با صدای بلند بر طبل وکرنا دمیدند که میاندوآب به فرمانداری ویژه تبدیل شد  که البته در آن زمان بنده در همین نشریه  در مورخه ی 10/6/86 مقاله ای در همین خصوص نوشتم که سخت مورد اذیت دوستان قرار گرفتم. واقعا فرمانداری ویژه چه فایده ای داشت جزء اینکه کارمندان بدبخت مخصوصا معلمان عزیز  درجه محرومیتشان حذف شد و کلی مالیات پرداخت می کنند.هرچند برای نماینده پوسترهای فراوانی در سطح شهر مانند قارچ رویید شاید برخی مثل بنده به آن طرح می خندیدیم  چون می دانستیم که سودی به حال شهر نخواهد داشت..بالاخره نوبت به دوستان تازه به دوران رسیده رسد به کسانی که مردم اصلا آنها را نمی شناختند اولین اقدام این دوستان شروع حرکت تهاجمی بر علیه نماینده وقت بود  از جمله جلوگیری از فروش سهام پتروشیمی میاندوآب بود که همه را شوکه کرد. مگرمی شود پتروشیمی را فروخت آفرین به فلانی جلو این کار را گرفت و طرفدارانش با شب نامه به مردم القاء کردند که مردم نماینده شما پتروشیمی را فروخته بود اما ما آن را پس گرفتیم باز مردم هورا کشیدند این دوستان نیز با شعار مرگ بر فلانی وارد عرصه سیاسی نمایندگی شدند  و با دادن وعده های خیالی مبنی بر مهار بیکاری. رشد اقتصادی ایجاد طرح فلان احداث کارخانه ماشین سازی و کلنگ زنی کارخانه قند للکلو که بنده خودم شاهد آن بودم خلاصه از این قبیل وعده ها که هیچکدام عملی نشد مردم ما باز چند سالی از قافله ی توسعه عقب ماندند. مردم بیچاره منطقه با دستان پینه بسته برای این ها کف می زدند اما چی شد  نتیجه ی آن جزء بدنامی و یاس و نا امیدی و صد البته برای برخی احداث سردخانه میوه  با وام های کلان و برای برخی پست و مقام طعم دیگری نداشت. البته دعوای زرگری در بین نماینده قبلی ساختگی بود دلیل آن روبوسی آنها در همین نشریه در مورخه 29/2/90 در شماره 226 می باشد. این بیانگر چیست  فریب و اغفال مردم  راستی یادم نر فته بپرسم قضیه تیراندازی در انتخابات به یکی از کاندیداها چه بود  کلاا متهم دستگیر و زندانی شد یا آن هم یک نوع اغفال جهت جمع آوری رای بود مانمی دانستیم                      

حالا چی شده باز دوباره برخی در فکر تسخیر کرسی مجلس هستندنکنه پشیمان هستند  از جهت کارهای نکرده یا برای جران آمده اند امید است نیت خیر داشته باشند . یا احساس میشود مردم از عملکرد نمایندگان فعلی ناراضی اند  این باعث شده تا لیدر افسانه ای در فکر جبران کمبودهایش باشد یا این هم یک نوع بازی سیاسی جهت جابه جایی قدرت است. .بنابراین شناختن اصل موضوع یک اصل بسیار مهم است  با توجه به شناخت جزییات مارا به نزدیک شدن اصل موضوع کمک می کند پر واضح است که انتخابات یک مانور گسترده ی سیاسی توام با بینش و بصیر ت می  باشد. اینجاست که فرهنگ سیاسی مردم باید قوی باشد باید مردم اطلاعات کافی را داشته باشند  باید از شگردها آگاه باشند  و بدانندکه یک نماینده باید دارای چه ویژه گی های را داشته باشد که مهمترین آن ها عبارتند از :

ا-دارای سواد سیاسی باتشند2-مردمی و در د مردم را بدانند.3-ازمردم و با مردم باشند4-از فریب افکار عمومی لذت نبرند.5-خداشناس وخداترس باشند.6-صادق و راسخ باشندو7-نمایندگی را یک هدیه الهی بدانند نه یک امتیاز.8-در برابر مردم متواضع باشند.9-از وظایف خود فراتر نروند.10-از سیاست زدگی و اعمال نظر دوری کنند.11-دارای برنامه توسعه باشندو12- بر آرائ مردم اهمیت بدهند.13-وکیل مردم باشند نه قیم آنها. اگر این خصوصیات را داشته باشند رای دادن به آنها یک تکلیف است  اما همه یا اکثر خوانندگان ارجمند این روزها شاهد تبلیغات زود هنگام برخی از این افراد قانونگذار بی قانون را مشاهده می کنند هرچند این هم بی قانونی است اما قطعا این اتفاق در حال حاضر در شهر ما در جریان است .گاها برخی دوستان به مطالبی اشاره می کنند که دقیقا در طول این چندین دهه خیلی ها آمدند  و گفتتند اما مردم نتیجه ای نگرفتند. اینها آنقدر در تب نمایندگی می سوزند  که هر چه فکر می کنند بر زبان جاری می کنند چنان سوار بر حرکت های دروغند که گرد غبار ش آن چنان طوفانی را بر پا می کند  که دید هر بیننده ای را تار می کند.اگر کسی به وظایف نمایندگی واقف باشد شنیدن این حرف ها از او عین ظلم است

.راستی فریب افکار عمومی به چه قیمت؟؟؟/

اگر نمایندگان قبلی و فعلی  یا هر کاندیدایی فقط به این جمله عنایت کنند که اگر نماینده شدند و نتوانستند شعارهای خود را عملی کنند چه جوابی برای مردم خواهند داشت؟ اگر نمایندگی قبول نوکری مردم است پس فریب و اغفال وشام وناهار چه توجیهی دارد؟ کسانی که سالها بر کرسی مجلس بودند چه خدماتی را انجام داده اند   مردم ما سره را از ناسره تشخیص میدهند. تنها چیزی که در دهن مردم می ماند صداقت است و بس. تاریخ فراموشکار نیست ما فراموشکاریم ورق های تاریخ مملو از خدمات یا خیانت هاست اگر چشم بینایی باشد . دوستان چند ورقی از تاریخ این شهر را ورق بزنید بدانید چه شده است. در اینجا برخی از مردم مقصرند  در اینجا باید به چند مورد اشاره شود.  دوستی می گفت  من به فلانی رای میدهم چون یک بار در مجلس ترحیم پدرم شرکت کرده است .دیگری میگفت من به فلانی رای می دهم چون  برادرش با همسایه ی ما رفت و آمد دارد. یا آن یکی روزی به من ضامن شده .... یا من به فلانی رای می دهم چون خوش قیافه است . به فلانی رای می دهم چون قراره برادرم رییس اداره بشود شهروندان گرامی این یک واقعیت تلخ نیست؟

در نتیجه عامل اصلی عدم توسعه میاندوآب در مقایسه با شهرهای همجوار عبارتند از اختلاف  ودودستگی بین مردم – ونمایندگان با مردم –که ریشه تاریخی و به جا مانده از سنوات گذشته می باشد. چرا که عده ای زندگی خود را در آن می دیدند. چاره آنست که اولا به اختلافات توجه نشود  دیگر اینکه مشکل اصلی شهر ما وجود دو نماینده می باشد که از اهم مشکلات اشت  با وجود دو نماینده در همه ی دوره ها اختلافات همیشه بوده است. وجود دو نماینده یعنی وجود شکاف بین مردم  چنانکه یک نماینده بخواهد از فردی در مدیریت شهر استفاده کند نماینده ی دیگر مانع این کا ر می شود این یعنی شروع اختلاف. که دود آن به چشم مردم می رود. قضیه دیگر عدم مطالبه ی جدی مردم از نمایندگان می باشد مردم خیلی بی تفاوتند  همه چیز را به عهده ی نماینده می گذارند  این کار غلطی است. شاخص ترین مورد در مورد شهر ما وجود افراد منفعت طلب در اطراف نماینده می باشد قطعا این افراد منافع خود را بر منافع مردم ترجیح خواهند داد / زیرا این افراد در حین کاندیداتوری نماینده هزینه کرده باید چند برابر آن را بردارد از کجا از جیب مردم . علل بعدی عدم وجود وحدت بین مردم است  این هم برمی گردد به اختلاف افکنی ادوار گذشته  مردم باید بعد از اتمام دوره تبلیغات در کنار نماینده باشند و از او کار بخواهند که متاسفانه چنین چیزی در شهر ما نهادینه نشده است. در نهایت عامل آخر خودباختگی نماینده می باشد که اجازه هیچ گونه اظهار نظری را به هیچ کس نمی دهد آنها خود را عقل کل می دانند واز استعدادها بهره برداری نمی کنند. وگاها در پی انتقام سیاسی هستند که نمونه های زیادی را در شهر خودمان ملاحظه کرده ایم امیداست در آینده ی نزدیک شاهد صفا وصمیمیت و وحدت مردم در جهت انتخاب افراد دلسوز و با ایمان و خدمتکار مردم باشیم // والسلام علی احدی وند کارشناس ارشد علوم سیاسی و معلم شهرتان  میاندواب

به چه می اندیشی ای قربان آن دستانت برم تو هم نگرانی ...؟؟؟؟اقایان کاندیداها به اینها هم شام میدید  اخه وقتی بزرگ بشه رای میده .....؟

اا

با عنایت خدای بزرگ دریای شهرمان را خروشان خواهیم کرد. که نه تنها عنکبوت بر موج هایش تا رنبندد. بلکه نهنگان به لرزه افتند و بجای گنجشک که سالها بر سیم برق نشسته بیلان نغمه خوان نغمه امید سر خواهند داد به جای مین گذاری دور لبها دهان ها نجوای حرکت و تلاش و وحدت و محبت ندا خواهند داد و حرف های خسته دلان صاحب اندیشه را قدر بدانیم خدایا  از دروغ و ریا و عوام فریبی دورمان کن بنده باشیم خالق را و خدمتگزار خلق یا علی........ تا انتخابات 94. علی احدی وند میاندواب

ولاحول ولا قوه الا بالله العلی العظيم
     مردم شریف و فداکار شهرستان میاندوآب   
                                                                                  
درود خدا بر شما مردم نجیب وحق شناس که بارهادفاع از مظلوم را به بهترین نحو ممکن به نمایش در آورده ایددرود پیامبران خدا بر شما جوانان غیرتمند که صحنه های زیبایی از تلاش و اخلاص در تاریخ این شهر از خود بجا گذاشته ايد
پدران گرامی مادران بزرگوار جوانان غیور  برادران وخواهران مهربان ودانش آموزان عزیز اشکهای شما را دیده ام وفریادها وناله های دردمندانه شما را در خرابه های میاندوآب شنیده ام .مردم شرافتمند یک بار دیگر همگی شاهد نخواهیم بود که سرنوشت آراء مردم بوسیله نفوذ پول رقم بخورد و اتحاد نامیمون بعضی افراد ناصالح  بخاطر منافع شخصی موقعیت دیگری را از دست مردم بگیرد.
مردم شریف میاندوآب ما باید مصداق این آیه شریفه عمل کنیم :که باید امانت ها را به اهلش بسپاریم : ان الله يامركم ان تؤدوا الامانات الي اهلها و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل"سروران گرامی من گریه های پنهان شمارا دیده ام درد های شما را احساس کرده ام ولی در نهایت استبدا چکمه پوشان را نیز دیده ام که چگونه بر ناله و گریه های مظلومانه دیا رغربت خندیده اند. الله اکبر از این همه نیرنگ و بی توجهی به خواسته های ودرد دل های مردم فقیر  به خدا پناه می برم از شر نفس ونفسانیت به خدا پناه می برم از دست انسان های مکار و حیله گر.
جوانان غیرتمند اگر امروز دست آستین خدمت را بالا زده ام و وضوی خون گرفته ام و با اشک چشم انسان های فقیر و زجر کشیده غسل خدمت نموده ام جای شکی نیست.اگر از تکه پاره های قلب های دریده و چهره های در هم کشیده و صورت های چروکیده شما مردم عدده ای برای خود آبرو و عزت کسب کرده اند باز هم جای شکی نیست. اگر با دست رنج شما برای خود کاخ های عزت ساخته اند اگر با دست های پینه بسته شما برای خود رفاه درست کرده اند و اگر از استخوان های  خرد شده شما برای خود نردبان ترقی ساخته اند باز هم جای شکی نیست و اینک برخی نیز می خواهند با فریب و نیرنگ دل های شما را تصاحب کنند و بر مسند قدرت تکیه زنند. همانند سال های قبل بر شما حکمرانی کنند و به جای شما تصمیم بگیرند و برای دیگران کاخ ظلم واستبداد بسازند.
سئوال بنده این است که آیاوقت آن نرسیده که کاخ های ظلم و جور و باند بازی را ویران کنیم جوانان ارجمند دل های پدران ومادرانتان مخزن الاسرار دردهای چروکیده سال های گذشته است آیا نمی خواهید از عزت و آبرو وغیرت خود پاسداری کنید.همشهریان ارجمند آیا قیمت ما وشما یک وعده شام ویا نهار و... است که قیمت آنها حداکثر پنج هزار تومان می باشد آیا مگر می شود انسان را فریب داد ؟آیا این توهین به شعور شهروندی نیست؟آیا مگر می شود با فکر مردم فقیر معامله کرد؟ تا کی ما باید شاهد این همه حقارت باشیم ؟آیا هیچ فقیری را در این سفره های رنگارنگ مشاهده کرده اید؟آیا مگر یک نماینده چقدر حقوق خواهد گرفت که این هزینه های میلیاردی را دوستان صرف تبلیغات خود می کنند؟چه کسانی در پشت پرده این قضایا پنهان شده اند؟مگر مقام معظم رهبری تاکید نفرموده اند که از اسراف بپرهیزید؟مردم آگاه باشید که عده ای برای چپاول ارزش های انسانی و اسلامی پا به میدان گذاشته اند و خبری از خدمت نیست  اگر امروز پا به میدان مبارزه نهاده ام ومیدانید که ستاد های چند صد میلیونی ندارم اما منتظر یک رای صادقانه شما برای نه گفتن به همه ی زورگویی ها هستم  لطفا منتظربیانیه بعدی ما باشید /
از طرف علي احدي وندکارشناس ارشد علوم سیاسی وکاندیدای دور نهم مجلس از میاندوآب و شاهین دژ وتکاب

می دانستم در لحظه ای که روح بزرگ حاکم ضربه ای می زند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند من در کنار مردم عادی می مانم / احدی وند

نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !

نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . . دست ِ قاضـــــــــی داد !

 نباید بی تفاوت !

چتر ماتـــــــــــــــــم را . . . به دست ِ خیــــــــــــــــس ِ باران داد !

کبوترها که جز پرواز ِ آزادی نمی خواهند !

نباید در حصار ِ میـــــــله ها . . . با دانه ای گنـــــدم . . . به او تعلیم ِ مانـــــــدن داد !

ل

االبته این فرمایشات اقای عیسی زاده در طول تبلیغات انتخابات بود این مطلب از سایت سردار است وتما م  مسولیت ان با نامرده است

باسلام خدمت جناب آقای بیگی نماینده محترم /

یک سئوال آیا قضیه اعزام زوار چند صد نفری زنان به مشهد توسط جناب بیگی صحت دارد؟

شنیده ها حاکی از این است که جناب آقای بیگی تعدا ی در حدود 500 نفر از زنان ستاد انتخاباتی خود را جهت زیارت مرقد مطهر امام رضا به مشهد برده است ضمنا با اصل قضیه که کسی مشکلی ندارد(البته بنده به حدود 500 نفر کمی مشکوک  بودم اما از یک منبع مطلع شدم که تعداد بیش از این هاست که اصل ماجرا درسته هزینه بر آوردی خیلی بالاتر از چند صد میلیونی می باشد) حال سئوال اینجاست که جناب آقای بیگی آیا مشکلات شهر تمام شده بود و فقط مانده بود که تعداد کثیری از زنها را جهت زیارت به مشهد ببری خدا قبول کنه انشاالله اما به نظر حضرتعالی کار های مهمتری در این شهر وجود نداشت تا زه این همه هزینه از کجا تامین میشه  هرچند میگند یک خیر تمام هزینه ها را تقبل کرده که این هم کمی به نظر می آید.....اگر عام المنفه است خوب می توانستید آن هزینه را برای اتمام پل لیلان چای هزینه کنید که میگویند چند روز قبل به خاطر ترافیک پل یک زن حامله کم مونده بود که بمیرد البته برخی را عقیده بر این است که زنه در ترافیک به خاطر وضع بد زایمان جان خود را ازدست داده  البته شاید اغراق باشه به هر حال به نظر شما کدامیک دارای اولویت بیشتری داشت تازه این پول ها از کجا تا مین میشه و چگونه به دست شما می رسه یا فقط این پولها مخصوص زوار ستاد شما تخصیص داده شده بود لطفا یکمی هم به شعار های انتخاباتی توجه کنید دیگر تا زمان انتخابات فرصت جبران نمانده است حالا من گفتم  اگر شما قبول نکنید دیگر پشیمانی سودی نخواهد داشت ؟؟؟؟؟؟خدایا خودت به این شهر رحم کن

ایمان نخواهد آمد

این ابرها عقیمند باران نخواهد آمد 

      دریا مپیچ بر خود طوفان نخواهد آمد

دیشب پدر دوباره بی نان به خانه برگشت  

جایی که سفره خالی است ایمان نخواهد آمد

 باسلام ./برخی از همشهریان از بنده درخواست میکنند که فلانی از نمایندگان فعلی و از نماینده قبلی مطالبی بنویس کارهای آنها را نقد کن از خوبی یا  خدای نکرده از ....... بنویس کار شما نقد ونقادی است بعضا از اقدامات نمایندگان بنویس ویا اگر وعده های داده اند والان وقت نقد کردن آنهاست چرا ساکتی  اصلا چرا نمونه ای از شعارهای انتخاباتی آنها را نقد نمیکنی بزار مردم در جریان امور باشند مردم مطالباتی دارند باید به آنها رسیدگی بشه گفتم ای آقا کجای کاری مگر مردم ما حال وحوصله  ی تکرار مکررات را دارند مردم ما از همان اول میدانستند برخی از حرفها صرفا شعار بودند  وخیلی جدی نمگرفتند برخی از دوستان با شعار مرگ بر فلانی وارد صحنه شدند و عدده ای نیز برای آنها کف وسوت زدند خیال میکردند که چه خواهد شد در شهر ما از اولش همینجوری بوده وخواهد بود مگر زمانی که مردم واقعا جدی تصمیم بگیرند و دنبال قوم وقبیله و قشونکشی سیاسی وطایفه ای نباشند و یک فرد دلسوز و باسواد را انتخاب کنند آنوقت شاید وضع فرق بکنه انشا الله ////

در شهری که خورشید را به قیمت شمعی نمی خرند پروانه شدن یعنی تباهی؟؟؟؟؟؟؟درسته همشهری

اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!

اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست!

اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد/

 پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است

شما می توانید گلی را زیر پای خود لگد مال کنید،اما محال است که بتوانید عطر آن را در فضا محو کنید

تحولات اخیر و بیداری اسلامی در برخی کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا مقامات کاخ سفید را با چالش های جدیدی در منطقه روبه رو کرده است. بررسی تحولات منطقه خاورمیانه و خیزش های مردمی کشورهای عربی؛ اصلی ترین موضوع مورد بحث صاحب نظران سیاسی آمریکایی و کشورهای اسلامی است. برخی کارشناسان سیاسی اعلام کردند که طلوع خورشید دموکراسی در جهان عرب؛ چالش های جدیدی را پیش روی راهبردهای آمریکا در برخورد با جهان اسلام قرار می دهد.
به اعتقاد این گروه از صاحب نظران، انقلاب ها و قیام های عربی علاوه بر دستاوردهایی، تناقضی را در مواضع آمریکا بین اصول و ارزش های اخلاقی و راهبردهای مطابق با منافع خود ایجاد کرده است.: این تناقض در قالب ملاک های چندگانه عملکرد آمریکا در برخورد با هر یک از قیام های عربی متجلی شده است. یک مقام آمریکایی نیز در این باره به الجزیره گفت: هر کشور وضعیت متفاوتی نسبت به کشورهای دیگر دارد و به صراحت باید گفت آمریکا نمی تواند همواره به اصول و ارزش های مورد نظر خود در برخورد با همه این کشورها پایبند باشد.
نزاع اعراب و اسرائیل بر سر فلسطین که همواره دروازه ورود و دست اندازی آمریکا به خاورمیانه و منشأ بیشتر مشکلات آمریکا با این منطقه بوده هم اکنون و در پی قیام های عربی دشوارتر شده اما در عین حال از اولویت در سیاست خارجی آمریکا نیز برخوردار شده است.
یک کارشناس عرب نیز گفت: در سایه تحولات جاری جهان عرب و جنبش های مردمی در کشورهای مختلف و خواسته های مردم برای تحقق دموکراسی و مشارکت سیاسی بیشتر، باید مسئله فلسطین نیز مورد توجه ویژه قرار گیرد.

با سلام شما در انتخابات سال 1394 از حوزه انتخابیه میاندواب به چه کسی رای میدهید باید کاندیدای شما چه ویژگهای داشته باشد آیا بازهم عده ای فریب نهار وشام را خواهند خورد یا این بار صداقت و پاکدامنی و علم  برنده خواهد شدآیا حاضرید سرنوشت چهار سال از بهترین زمان از زندگیتان را به برخی افراد .....بسپارید یاخیر/لطفا نظر بدهید/علی احدی وند کارشناس ارشد علوم سیاسی کاندیدای دور نهم مجلس شورای اسلامی از میاندوآب

باز آمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم     
 

      وین چرخ مردم خوار را کین خاکیان را می خورند چنگال و دندان بشکنم
 

چرخ ار نگردد گرد دل از بیخ و اصلش بر کنم       

          گردون اگردونی کند گردون گردان بشکنم 

مرد پاک را زندگی زمان تنها نمی گذارد .زندگیش ازاو دفاع می کند و زمان تبرئه اش می کندپلیدان هرگز پاکدامنی را نتوانند آلوده کنند هر چند سنگها را بسته  وسگها را رها کرده باشند.

 مجروح کردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی کشد

 ولی برای التیام بخشیدن آن، به سال ها وقت نیازدارد/

 پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان است

شیره را از حبه ی انگور سرقت می کنند شهد را از لانه ی زنبور سرقت می کنند دست مالیدم به خود، چیزی سر جایش نبود! سارقان بی پدر بدجور سرقت می کنند! احتیاجی نیست از دیوار و در بالا روند سارقان با \"کنترل از دور\" سرقت می کنند نقل است: روزی سگی داشت در چمنزار علف میخورد  سگ دیگری از کنار چمن گذشت. چون این منظره را دید ایستاد ایستاد و با تعجب گفت :  اوی! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟  سگی که علف می خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت :  من؟ من سگ کدخدا هستم! اون یکی سگ پوز خندی زد و گفت :  سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ دیگه چرا سگ کدخدا؟ اگر پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز یک چیزی ؛ حالا که علف می خوری دیگه چرا سگ کدخدا؟ سگ خودت باش

میگن دیگه زمان مذاکره است و آمریکا هم دیگه اون آمریکا نیست

میگن همه چیز داره گل و بلبل میشه

میگن بر گذشته ها صلوات

میگن دیگه نگید مرگ بر آمریکا چون اونا ناراحت میشن و مذاکرات شکست میخوره

میگن اصلا کجای قرآن و دین گفته شما اجازه دارید بگید مرگ بر آمریکا

میگن سیزده آبان تعطیل و مبادا تو این روز غیر دسته گل چیزی تقدیم لانه جاسوسی(ببخشید سفارت فخیمه ایالات متحده آمریکا) کنید

اما

نمیگن جناب آقای اوباما به خاطر ترافیک نیویورک از آقای روحانی عذرخواهی کرد ولی حاضر نشد یه عذرخواهی خشک و خالی از ده ها سال چپاول و غارت و کشتار ملت ایران بکنه

نمیگن که هنوزم که هنوزه و با وجود شروع مذاکره او با ما نیست و میگه همه گزینه هاش روی میزه(البته میزش شکسته است)

نمیگن که این کدخدای جهان تمام این مذاکرات رو به حساب ضعف ایران و دست و پا زدن برای نجات از تحریم های اقتصادی گذاشته نه اتمام حجت ایران و میخواد از این مذاکرات سلطه بر ایرانو به دست بیاره و از اعلام این نکته هم ابائی نداره

نمیگن دنیا سی و اندی سال بعده ایران تازه داره میفهمه که آمریکا جاسوس خانه داره نه سفارتخانه

نمیگن جناب کدخدا وقتی با رفیقا و هم پالگیاش اینطور برخورد میگنه و تازه بعد از افشای جاسوسی توقع تشکر داره ما چه انتظاری باید داشته باشیم

نمیگن خدا تو قرآن فرموده که اینا تا وقتی که ازشون تبعیت نکنیم از ما راضی نمیشن

نمیگن خدای جبار چند جای قرآن مرگ سران و ائمه کفر را فریاد زده و برائت از مشرکین و کفار رو از شعار های اصلی اسلام قرار داده

نمیگن که مرگ بر آمریکا به معنی مرگ بر ملت نیست بلکه به معنی مرگ بر تفکر ظلم و استبدادی و خوی استکباری است

نمیگن که واقعا در این چند دهه چه کسی مرگ رو برای چه کسی خواسته؛رژیم آمریکا برای ملت ایران؟ یا نظام و مردم ایران برای مردم آمریکا؟!

نمیگن.....

ماندن، سنگ بودن است و رفتن، رود بودن .

بنگر که سنگ بودن به کجا می رسد جز خاک شدن ،

و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن ...


- دکتر شریعتی

سخت است حرفت را نفهمند،

سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،

حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد

وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،

اشتباهی هم فهمیده اند.

.:: دکتر علی شریعتی ::.

باسلام خدمت دوستان عزیز و گرامی

دوستان نمی دانم آیا مطالب این وبلاگ برای شما جالب توجه است یا نه!

ولی امیدوارم از این وبلاگ و مطالب بی نظیر آن لذت کافی را برده باشید.

عزیزانم شما می توانید نظرات،پیشنهادات و انتقادات خود را به ایمیل

ارسال کنید.

(راستی نظر و نظر سنجی هم یادتون نره هاااااااااااااا)

 

            ما با ولايت زنده ايم  

                             تا زنده ايم رزمنده ايم

دغدغه پیشرفت وتوسعه یافتگی وثبات سیاسی در هر جامعه ای همچنان ادامه دارد. در حالی که بسیاری از شهرهای هم سطح ما راه و افق های خود را پیدا کرده اند ما هنوز در نزاع های فکری وسیاسی خود غوطه وریم.در شهرما منابع ملی وقت وانرژی فکری خود را صرف اقناع یکدیگر می نماییم:زیراهیچ وقت ما از گذشته در س عبرت نمی آموزیم.واقعیت هر چند تلخ این است که خیلی فکر نمی کنیم شاید هم صحیح فکر نمی کنیم .البته بهتر است که گفته شود جمعی فکر نمی کنیم .مسایل خود راخوب تشخیص نمی دهیم. از یک جریان گفتمانی به جریان دیگری سوق پیدا می کنیم و مرتب نظام فکری خود را تغییر می دهیم.سامان واستقرار را دوست نداریم زیرا هردو برای ما زحمت دارند. نخبگان شهرما دوست دارند تک بعدی حرکت کنند وهنوز نتوانسته اند به شناخت جمعی و راه حل های جمعی دست یابند و افکار خوب خود را در سخنرانی ها تبدیل به یک سیستم مدیریتی کنند. نخبه های ما افکاری بس مدرن دارند اما در رفتار وکردار وشخصیت مدنی راه طولانی را باید طی بکنند.ظاهری آراسته و باطنی ضعیف نمی توان به توسعه همه جانبه شهر وجامعه کمک کند حذف تخریب و حسادت  به شدت در میان ما رواج دارد بر پایه محبت عطوفت وهمفکری با یکدیگر معاشرت نمی کنیم برخی شهروندان ما خصلت دگر انتقادی را خیلی مقدس تر از خود انتقادی تلقی می کنند.در شهری که افراد جامعه آن مخصوصا نخبگان این قدر نسبت به یکدیگر دافعه دارند دیگر چه لزومی دارد که در فکر توسعه شهر باشند برای توسعه و آبادانی شهر به چند عامل نیاز داریم. اولین عامل در پیشرفت یک جامعه خانه تکانی دربین نخبگان است چرا که نخبگان ابزاری به درد جامعه و شهر  مفید فایده نخواهند بود .باید معلوم شود که چه کسانی تصمیم می گیرند وچه کسانی مدیریت می کنند .و تا چه اندازه به شهر خود تعلق خاطر دارند یا چه قدر به تربیت عقلی وتخصصی اعتقاد دارند و چگونه وارد عرصه نخبگی شده اند یا به صورت تصادفی  وارد سیستم سیاسی و مدیریتی  شده اند آدم خوب بودن با آدم توانمند بودن خیلی تفاوت دارد.دومین عامل در توسعه شهر پرهیز از اختلاف و دو دسته بودن آن است در جامعه ای که تفرقه و بلا تکلیفی فرهنگی و فقدان اجماع حاکم باشد توسعه حاصل نخواهد شد.بدون اتکاءبه اتفاق جمعی نگری فکری و عملی واقتصادی توسعه مفهوم پیدا نخواهد کرد.بر اساس یک بر آورد علمی حدود هفتاد درصد از توسیه یافتگی یک جامعه به تواناییها برنامه ریزی ها وانسجام درونی مردم آن جامعه نیاز دارد.ومابقی به مدیریت افراد آن جامعه بستگی دارد. اگر درون منسجم نباشد از بیرون نمی توان بهره برداری کرد.سومین عاملتوسعه یافتگی نیازمند ذهن علمی و شخصیت کاری و انسان مسئولیت پذیر وقاعده پذیر است ذهن های غیر متمرکز و قاعده نا پذیر چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی به جایی نخواهد رسید. البته شاید بتوان بقاداشت ولی پیشرفت کردن بسیار مشکل است.