باز آمدم چون عید نو تا قفل زندان بشکنم
وین چرخ مردم خوار را کین خاکیان را می خورند چنگال و دندان بشکنم
چرخ ار نگردد گرد دل از بیخ و اصلش بر کنم
گردون اگردونی کند گردون گردان بشکنم
مرد پاک را زندگی زمان تنها نمی گذارد .زندگیش ازاو دفاع می کند و زمان تبرئه اش می کندپلیدان هرگز پاکدامنی را نتوانند آلوده کنند هر چند سنگها را بسته وسگها را رها کرده باشند.
نظرات شما عزیزان: